کد مطلب:190844 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:141

وصیت 16
وصیت الامام الباقر علیه السلام لخیثمة الجعفی (ره)

عن خیثمة، قال: دخلت علی أبی جعفر علیه السلام أودعه، فقال: یا خیثمة، أبلغ من تری من موالینا السلام و أوصهم بتقوی الله العظیم، و أن یعود غنیهم علی فقیرهم و قویهم علی ضعیفهم، و أن یشهد حیهم جنازة میتهم و أن یتلاقوا فی بیوتهم فان لقیا بعضهم بعضا فی بیوتهم حیاة لامرنا، رحم الله عبدا أحیا أمرنا. یا خثیمه: أبلغ موالینا أنا نغنی عنهم من الله شیئا الا بعمل، و أنهم لن ینالوا ولایتنا الا بالورع، و ان أشد الناس حسرة یوم القیامة من وصف عدلا ثم خالفه الی غیره [1] .

خیثمه می گوید: خدمت امام باقر علیه السلام رسیدم تا با ایشان



[ صفحه 108]



خداحافظی نمایم؛ آن حضرت فرمود: ای خیثمه! هر كدام از دوستان ما را دیدی، سلام مرا به آن ها برسان و آنان را توصیه كن به تقوای خدای بزرگ، و سفارش كن كه دوستان ثروتمند ما به دیدار فقرا بروند و قدرتمندانشان از ضعیفانشان عیادت كنند، و این كه زنده ها به تشییع جنازه ی مرده هایشان بروند، و به خانه ی یكدیگر بروند؛ چرا كه این كار زنده نمودن امر ماست. خدا رحمت كند كسی را كه امر ما را زنده نماید.ای خیثمه! به دوستان ما بگو ما آن ها را در برابر خدا بی نیاز نمی كنیم، مگر آن كه خود اهل عمل باشند، و آن ها به ولایت ما نمی رسند، مگر با ورع. پرحسرت ترین مردم در روز قیامت كسی است كه عدالتی را توصیف نماید، آنگاه با آن مخالفت نماید.

این وصیت امام باقر علیه السلام باید سرمشق همه ی كسانی كه دم از ولایت اهل بیت علیهم السلام می زنند، باشد. چنانچه این كلمات نورانی را سرلوحه ی برنامه ی روزانه ی خود قرار دهیم، فواید و بركاتی خواهد داشت كه بزرگ ترین و مهم ترین آن ها، نجات ما از گمراهی و انحراف است. همچنین به بركت عمل به این فرامین مقدس، هیچ گاه در زندگی خود درمانده نخواهیم شد، بلكه مطابق روایتی كه از حضرت نقل شده، مایه ی زینت و آبرو برای اهل بیت می شویم: «كونوا لنا زینا» [2] حضرت در خطاب به



[ صفحه 109]



دوستان و پیروان می فرماید: «با اعمال و رفتارتان برای ما زینت و آبرو باشید.»

نقل شده است كه روزی امام باقر علیه السلام از كنار گروهی از شیعیان و علاقمندان عبور نمودند و فرمودند:

«والله انی لأحبكم و أحب ریحكم و أرواحكم»

به خدا قسم من شما را دوست دارم، و همچنین بوی شما را و روحتان را دوست دارم [3] .


[1] كافي، ج 2، صص 175-176، باب زيارة الاخوان.

[2] طرائف الحكم، ج 2، ص 66؛ امالي شيخ صدوق، ص 484، ح 657، مجلس 62 (17 (.

[3] امالي شيخ طوسي، ص 722، ح 1522، مجلس 43 (6 (.